اما آیا این موارد برای تحقق ایده گردشگری سلامت کفایت میکند؟ آیا آنطور که متولیان کنفرانس گردشگری سلامت انتظار دارند و طی سه گردهمایی سالانه بر آن تأکید کردهاند امکان جذب گردشگران خارجی بهمنظور درمان، بهبودی و سلامت به ایران وجود دارد؟
بهنظر میرسد تبدیل شدن به مرکز سلامت در منطقه علاوه بر زیرساختهایی نظیر بیمارستانهای پیشرفته و دستگاهها و تجهیزات تخصصی و پزشکان و متخصصان درمانی نیازمند الزامات دیگری نیز هست که تا آنها تحقق نیابد ایده مذکور جامه عمل بهخود نخواهد پوشید. یکی از اصلیترین موارد در این حوزه مسئله اطلاعرسانی و تبلیغات است. متأسفانه ایران در رسانههای جهان بهعنوان کشوری ناامن معرفی شده است و بسیاری از مردم در کشورهای مختلف دنیا تصور میکنند که اگر به ایران سفر کنند دچار مشکلاتی از نظر امنیت خواهند شد.
در بسیاری از کنفرانسهای علمی و بینالمللی که ایران تاکنون برگزار کرده است تعداد زیادی از متخصصان خارجی صرفا بهدلیل همین انگاره غلط از وضعیت امنیت در ایران، از سفر به کشور ما خودداری کردهاند. در واقع همان عاملی که مانع توسعه صنعت گردشگری و توریسم در ایران است در حوزه گردشگری سلامت نیز وجود دارد.
مسئله بعدی ظرفیت بیمارستانها و مراکز درمانی کشور است. در حال حاضر با وجود اینکه پیشرفتهترین تجهیزات درمانی در ایران وجود دارد بررسیهای میدانی حاکی از آن است که این مراکز و تجهیزات حتی پاسخگوی نیاز داخلی کشور نیز نیست. شاهد مثال آن نوبتهای سهماهه برای تصویربرداریهای پیشرفته پزشکی یعنی امآرآی در بیمارستانهای دولتی پایتخت است که خبر آن اخیراً در روزنامه همشهری منتشر شد.
وضعیت سایر بیمارستانهای کشور نیز دستکمی از آن ندارد و در واقع امکانات و زیرساختهای موجود به زحمت در حال پاسخگویی به مردم کشورمان است. در این صورت بیمار خارجی که برای درمان به ایران مراجعه میکند چگونه میخواهد از این امکانات استفاده کند؟ آیا قرار است برای بیماران خارجی بیمارستانهای اختصاصی بسازیم؟ با کدام نیروی انسانی و امکانات؟ آیا ظرفیتهای دیگری نظیر دهکدههای سلامت، هتلها و مراکز اقامتی جوابگوی بیماران خارجی هست؟ وضعیت موجود نشاندهنده این مسئله است که مراکز اقامتی دارای ظرفیت جذب گردشگر در شهرها و نقاطی قرار دارند که فاقد بیمارستانها و دهکدههای سلامت به اندازه کافی هستند.
بنابراین باید بین این دو مسئله تعادل و هماهنگی لازم ایجاد شود.
در حال حاضر کشورهایی مانند هند رهبری حوزه گردشگری سلامت را در منطقه آسیا بهخود اختصاص دادهاند و تا رسیدن ایران به جایگاه قطب گردشگری سلامت منطقه آسیای جنوب غربی راه درازی در پیش داریم. با وجود این باید اذعان کرد که ایران میتواند از پتانسیلهایی که دارد برای دستیابی به این هدف استفاده کند ظرفیتهایی مانند اقلیم متنوع، مذهبی بودن محیطهای گردشگرپذیر مانند مشهد، شیراز و جاذبههایی مانند دریای مازندران و خلیجفارس و چشمههای آبگرم متعدد در جای جای ایران و رواج غذاهای حلال و خونگرمی و مهمانپذیری خاص ایرانیان، در نوع خود در میان بسیاری از کشورهای رقیب در این حوزه بینظیر هستند.
اما بهنظر میرسد که برای دستیابی به این هدف باید هماهنگی کاملی میان دستگاههای متولی امر مانند وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی و سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری و وزارت امورخارجه و سایر دستگاههای دستاندرکار بهوجود بیاید که در حال حاضر چنین هماهنگیای دیده نمیشود.